معنی کنایه از پرحرف
لغت نامه دهخدا
حل جدول
روده دراز
پرحرف
وراج
کنایه از آدم پرحرف
ورورجادو
ور ور جادو
ورور جادو
مثل آدم پرحرف
ورور جادو
مثل فرد پرحرف
روده دراز
پرگو، پرحرف، وراج
بسیارگو
پرگو- پرحرف- وراج
بسیارگو
کنایه از آدم پرحرف و روده دراز
ورور جادو
فرهنگ واژههای فارسی سره
پرگفتار
مترادف و متضاد زبان فارسی
بگو، پرچانه، حراف، رودهدراز، وراج،
(متضاد) کمحرف
فارسی به عربی
ثرثار، صریح، کثیر الکلام، مهذار
معادل ابجد
584